وقف در اندیشه و آثار امام خمینی (ره)
مقاله حاضر با عنوان وقف در اندیشه و آثار امام خمینی (رحمة الله علیه) بویژه کتاب تحریر الوسیله و صحیفه امام، اشاره می کند. با راسخون همراه باشید.
چکیده
بررسی و کنکاش پیرامون موضوع وقف و واقفان و نیز بررسی جایگاه آن در اندیشه دینی و از نگاه فقیهان، نشان دهنده اهمیت آن می باشد.
مقاله حاضر با عنوان وقف در اندیشه و آثار امام خمینی (رحمة الله علیه)، پس از بررسی وقف در فرهنگ نامه ها، با نگاهی به آثار امام خمینی، بویژه کتاب تحریر الوسیله و صحیفه امام، به این موضوع پرداخته و جایگاه وقف را از نگاه بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران به بحث نشسته است.
بررسی استفتائات صادره از طرف حضرت امام، به ویژه پس از انقلاب اسلامی و نیز نگاهی به کتاب الوقف تحریر الوسیله، بازگو کننده جایگاه وقف در نظر ایشان می باشد.
کلید واژه ها
امام خمینی، وقف، واقفان، تحریرالوسیله، صحیفه امام.
بهویژه در میان مسلمانان معتقد به مبانی دینی رونق بسیار داشته است تا آنجا که در برخی از کشورهای اسلامی موضوع وقف و وافقان و موقوفات نیازمند سازمان و اداره و بعضاً وزارتخانهای عریض و طویل گردیده است تا رتق و فتق امور مربوط به وقف در آنجا سامان یابد و واقفان با اطمینان بیشتری به این مسئله روی آورند.
همة کسانی که از خود موقوفاتی بر جای گذاشتهاند عموماً با انگیزة دینی و آخرتی به این موضوع نگریستهاند و آن را الباقیات الصالحات پنداشته، به امید اجر و ثوابی اخروی پای در این عرصه نهادهاند؛ گرچه مسائل انسانی نیز مورد توجه آنان بوده و بسیاری به همین جهات انسانی به آن روی آوردهاند.
با اهمیتتر اینکه عرصة وقف و موقوفات مختص موارد خاصی نیست و زمینههای مختلف را دربرمیگیرد: از وقف آبها و قناتها گرفته تا زمینها و ساختمانها و مساجد و تکایا و حسینهها و اموال مختلفی که به نحوی سوددهی داشته و دارد، همگی مورد وقف بوده و هستند.
وقف، این سنّت بزرگ الهی و میراث ماندگار جاوید، مورد توجه میراثداران جوامع بشری در همة زمانها ومکانها بوده و از دیدگاه واقفان به عنوان عمل خیر و ماندگار، زمینهای برای توجه به مستمندان و نیازمندان و رفع نیاز عموم مردم بوده است.
نگاه مردم به وقف و واقفان نیز نگاهی خیرخواهانه و سعادتمندانه بوده است؛ یعنی مردم واقفان را به عنوان خیّران جامعه و بشردوست میشناسند و با نگاه مهربانانه، آنان را پدرانی دلسوز برای جوامع و مردم میدانند که خیر و سعادت ابدی را با وقف برای خود به ارمغان آوردهاند.
در میان متون روائی نیز روایات فراوانی بر موضوع وقف و واقفان تکیه کردهاند و ابعاد و احکام مختلف آن را بیان داشتهاند. به عنوان نمونه امام صادق (علیه السلام ) میفرماید:
لیس یَتبعُ الرّجلَ بعد موته من الأجر إلّا ثلاثُ خصالٍ: صدقةٌ أجراها فی حیاته، فهی تجری بعد موته؛ و سنةٌ هُدِیَ سَنَّها، فهی یُعمَلُ بها بعد موته؛ و ولد صالحٌ یدعو له؛ بعد از مرگ برای انسانها تنها سه اجرْ ماندگار و باقی میماند:
اول صدقة دائمی (وقف) که در زمان حیات انسان گذاشته شده و ادامه دارد. دوم سنّت نیکوئی که دیگران به آن عمل میکنند و سوم فرزند صالحی که برایش دعا میکند. (حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، (قم: آل البیت)، ج 19، ص 172)
این سخن با بیانهای مختلف در تعدادی از روایات ائمه معصومین آمده است. (همان، ج 19، ص 171 ـ 175)
وقف در اصطلاح فقها، حبس عین ملک و بخشیدن منفعت آن (به قول فقها حبس العین و تسبیل المنفعه) (دائرة المعارف فارسی، ج 2، ص 3171) است.
وی در ادامه، مقصود از کلام فقیهان را بیان میکند و به واقف و موقوفٌ علیه و موقوف میپردازد. سپس به معنای وقف در اصطلاح قاریان قرآن توجه میکند و آن را «قطع تلفظ صوت برای نفس گرفتن» معنا مینماید و انواع وقف در قرائت را توضیح میدهد.
اما در فرهنگ بزرگ سخن مرحوم انوری وقف را اینگونه معنی میکند:
وقف (فقه، حقوق) عقدی که بر طبق آن شخصی مال معینی از اموالش را جهت استفادة فرد یا افرادی یا مؤسسهای اختصاص میدهد و پس از آن، مال مذکور از ملکیت واقف خارج شده و قابل نقل و انتقال نخواهد بود (فرهنگ بزرگ سخن، ج 2، ص 8260)
وی در ادامه به معانی مجازی وقف میپردازد و برای آن از کلام بزرگان و شاعران نمونههایی میآورد و سپس به وقف خاص و وقف نامه و تعریف آن میپردازد.
همچنین به توضیح کلمة «واقف» میپردازد و با بیان معنای آن در ادبیات، از نظر فقه آن را چنین تعریف میکند: «آن که مالش را برای استفاده در راه هدف عامالمنفعه، به موجب عقد خاصی اختصاص دهد»(همان، ص 8156)
مجموعة استفتائات حضرت امام در کتابی مستقل با همین عنوان در چند جلد به چاپ رسیده، و اکنون در حال بازنگری و موضوع بندی جدید بر اساس کتاب تحریر الوسیله است که در آیندة نه چندان دور به چاپ خواهد رسید.
در کتاب 22 جلدی صحیفه امام ـ که تمام سخنرانیها، پیامها و نامههای حضرت امام از سال 42 تاکنون گردآوری شده است ـ به مواردی برمیخوریم که به موضوع وقف و واقفان و موقوفات برمیگردد.
در صحیفة امام حدود ده مورد دربارة وقف و واقفان و برخی از موقوفات سخن به میان آمده است.
یکی از مواردی که دربارة وقف سخن گفته شده، در جایی است که حضرت امام دربارة حضرت امیر و عظمت و جایگاه آن بزرگوار سخن میگوید و از برخی حساسیتهایی که آن حضرت در دوران حکومت خودشان داشتند پرده برمیدارد.
سپس گذری به زندگی ساده و بیپیرایة حضرت میافکند و ضمن یادکرد از برخورد ایشان در جریان ربوده شدن خلخال از پای دختر یهودی یا نصرانی و خروش امام علی(علیه السلام) بر مسلمانان ـ که از درد و ننگ، انسان سزاوار مردن است ـ ، به حکومتداری و حاکمیت بر مردم و مردمداری حضرت اشاره میکند؛ سپس نگاهی گذرا به زندگی شخصی حضرت دارد و میفرماید:
همان روزی که با ایشان بیعت کردند به سلطنت، به اصطلاح، و به امامت و خلافت، همان روز، بعد از اینکه این کار را کردند، آن کلنگش را برداشت رفت سراغ کارش، که کار میکرد خودش با دست خودش. آن وقت میکرد برای چه؟
آن قنات را وقتی که درآورد، یک کسی گفت که مثلاً مبارک است، چه است، فرمود که مبارک برای ورثه است. بعد گفت: [قلم] بیاورید. وقف کرد آنجا را برای مستمندان (مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، (بیروت: دار إحیاء التراث العربی)، ج 41، ص 39) ما یک همچو حاکمی، طالب یک همچنین حاکمی هستیم (صحیفه امام، ج 4، ص 164).
امام خمینی(رحمة الله علیه) با یادکرد از حکومت و خلافت امام علی (علیه السلام) نخست چگونگی زندگی محرومانة آن بزرگمرد را بیان میکند؛ سپس به مسئلة بسیار مهمی که در نظر ایشان از اهمیت بالایی برخوردار بوده است ـ یعنی کندن قنات و بلافاصله وقف کردن آن برای مستمندان و بیچارگان ـ میپردازد که در واقع نشانگر اهمیت این موضوع و بیانگر فلسفة وقف است که همان نجات محرومان از تنگدستی و محرومیت است.
واقفان نیز به ویژه آنان که به فکر عموم هستند، دیدگاهشان دربارة وقف، کاری عام المنفعه و در راه محرومیتزدایی و نجات فقیران از فلاکت و زندگی سخت است.
- مورد دیگری که حضرت امام (رحمة الله علیه) به تناسب، به مسئلة وقف و سازمان اوقاف اشاره میکند، در سال 1357 در نوفل لوشاتوی پاریس است.
مناسبت آن بود که حکومت پهلوی، به عنوان دولت آشتی ملی، شاپور بختیار را به عنوان نخست وزیر تعیین میکند و آمریکا از او حمایت مینماید. امام با بر ملا کردن نقشة آنان و اشاره به حمایت آمریکا از شاه و اکنون از دولت بختیار میفرماید:
این دولتها قانونیت ندارند و وعدههای این دولت هم مثل وعده های دولتهای سابق است و شاه و هر کس را که او تعیین کند مجرم معرفی میکند و سپس به برخی نقشههای دولت اشاره میکند. از جمله میفرماید:
این یک نقشه بوده است که یک دولتی بیاورند که وعده به مردم بدهد. ما محاکمه میکنیم اینها را! ما اوقاف را برمیگردانیم به علما!
علما چه احتیاجی به اوقاف دارند که میخواهی رشوه بدهی به علما! علما احتیاج به اوقاف دارند؟ علما اگر اوقاف را به دست بیاورند، میدهند به آنهایی که بر آنها وقف شدهاست. به صاحبان وقف میدهند. تو با این کلمه میخواهی علما را بازی بدهی که ما اوقاف را برمیگردانیم به علما؟ (همان، ج 5، ص 45)
حضرت امام در این سخن علاوه بر توجه به جایگاه وقف و اوقاف و سوء استفادة دولت غاصب بختیار از این سازمان برای بستن دهان علما، به حکومت و نقشههای شوم آنان برای خریدن برخی از عالمان درباری اشاره میکند که وقفْ مال بیصاحب نیست .
که به هر کس بخواهید بدهید و در اختیار هر که خواستید قرار دهید، بلکه هر وقفی صاحب یا صاحبانی دارد که باید به آنان داده شود که شما حق ندارید در آنها تصرف کنید و یا به دیگران واگذار نمایید.
با این سخنرانی، حضرت امام با هوشیاری تمام حیلهها و بازیهای شیطانی حکومت پهلوی را افشا مینماید و اینکه آنها میخواهند از هر مسئلهای به نفع خودشان بهره ببرند و سوء استفاده کنند. در عین حال به علما نیز هشدار میدهد که توجه به حیلههای آنها داشته باشند.
1. در جلد دوم، صفحة 161، سندی به تاریخ دی ماه سال 1346 چاپ شده است که در پاسخ به سؤالات جناب آقای حسین فومنی که از سرقفلی و وقف سؤال کردهاند، در بند 4 جوابیه آمده است: «4. محلی را که برای سیدالشهداء وقف نمودهاند نمیتوان مسجد کرد؛ باید به هر نحو که وقف شده است عمل نمود».
از آنجا که در کتاب صحیفه امام تنها سخنان امام آمده است، در همة مباحث اعم از اجازات، پاسخها و جوابیهها و اعلامیهها و پیامها، سخنان دیگران و یا سؤالات آنها در بسیاری موارد آورده نشده است؛
از این رو ظاهراً جناب آقای فومنی از سرقفلی و نیز وقف مکان خاصی برای امام حسین (علیه السلام) سؤال کرده است و حضرت امام در بند 4 پاسخ ـ چنانکه مشاهده کردیم ـ به این سؤال پاسخ میدهد.
که وقف برای امام حسین(علیه السلام) را حتی برای مسجد هم نمیتوان استفاده کرد و بر اساس حکم فقهی قطعی، باید در همان مورد وقف استفاده شود و به وقفنامه عمل گردد.
مسائلی از قبیل تأمین نیرو ، بودجه ، امکانات نظامی ، تجهیزات روز و... مسؤولان را سخت مشغول کرده بود و تلاش میکردند تا از راههای مختلف و ممکن بتوانند هزینههای جنگ را تأمین نمایند؛
از اینرو در پنجم آذر 1359 از طرف آقایان امام جمارانی و محمد علی نظام زاده به عنوان نمایندگان حضرت امام در سازمان اوقاف و امور خیریه ، دربارة برخی از پولهایی که در اختیار آن سازمان است برای مصرف در جبهههای جنگ و آوارگان جنگی و یا ترمیم خرابیها و جبران خسارتهای جنگی سؤال میکنند. حضرت امام در جواب میگوید:
پولهای معلوم المصرفی که وقت آنها گذشته و یا پولهایی که موضوع وقف و مورد آنها منتفی شده است میتواند در مصارف یادشده مصرف شود و شما مجاز هستید که در این راه مصرف نمایید (ر.ک: همان، ج 13، ص 377)
در همان پاسخ به نکتهای دربارة اموالی که از اراضی موقوفه فروخته شده، ولی از نظر سازمان اوقاف جمهوری اسلامی باطل بوده اشاره میکند که در مرحلة اوّل می فرماید:
معاملات باطل بوده و در صورت معلوم بودن طرف معاملات، از آنان مطالبة مال الاجاره بشود. اگر ندادند، مجازید به مقدار آن برداشت نمایید برای مصارف مذکوره؛ و اگر مجهولند، مجازید تمام پول یا بعض آن را در موارد مذکور [جبهههای جنگ و آوارگان جنگی و...] مصرف نمایید (همان)
در این پاسخ توجّه دقیق به جوانب موضوع و راه مصرف درست موقوفات به خوبی دیده میشود که به ظرافت مسائل فقهی و دقّت نظر امام برمیگردد که مسؤولان باید به دنبال افراد بروند؛ و اگر نتوانستند آنها را پیدا کنند و مجهول بودند، در مصارف جنگی مصرف شود، و الا چنین امری مجاز نیست و باید در جای خودش مصرف گردد.
نکتة دیگری که در این پاسخ آمده، ابطال معاملات قبلی و مطالبة مال الاجارة سالهایی است که ملکِ وقفی در اختیار آنان بوده و با معاملة باطل در آنها تصرف کردهاند و از آن املاک بهره میب رده اند.
3. در سال 1362 کمیسیون بودجة مجلس شورای اسلامی مصوبهای را ارائه داد که بودجة دولتی سازمان اوقاف و امور خیریه قطع شود و سازمان موظف گردید .
بودجة خودش را از درآمد موقوفات تأمین نماید. این مصوبه سبب اختلاف نظر بین سرپرست سازمان اوقاف و نمایندگان حضرت امام در سازمان با مجلس و نمایندگان گردید.
و در نهایت تصمیم گرفته شد تا از حضرت امام استفتاء شود و طبق نظر ایشان عمل گردد؛.
از این رو طی نامهای به محضر حضرت امام و با امضای آقایان سید مهدی جمارانی و محمد علی نظامزاده ـ نمایندگان ایشان در سازمان ـ و آقای محمدرضا اعتمادیان، معاون نخست وزیر و سرپرست سازمان اوقاف در تاریخ 6/2/1362 نظر امام را جویا شدند. امام خمینی(رحمة الله علیه) در پاسخ مرقوم فرمود:
بسمه تعالی
به مقدار لزومِ وقف در حفظ و جمع و خرج و حقّ زحمت کارگران میتوان از وقف صرف کرد و زاید بر احتیاجات از این امور جایز نیست (همان، ج 17، ص 416)
روح الله الموسوی الخمینی
از آنجا که املاک وقفی نیازمند نگهداری و حراست است و همچنین باید از جهات مختلفی مورد بررسی و اقدام قرار گیرد، و اساساً سازمان اوقاف به همین جهت و برای رسیدگی به این امور تشکیل شده است و در هر ملک وقفی میتوان حقّ الزحمهای برای امور مربوط به آن در نظر گرفت، (تحریر الوسیلة، ج 2، کتاب الوقف).
لذا امام با توجّه به این مسئله و تأکید بر «مقدار لزوم» اجازه داد و بقیه را جایز ندانست.
4. مورد دیگری که در صحیفه امام به آن پرداخته شده، موقوفات مرحوم حسین همدانیان از متمولان و ثروتمندان اصفهان است که در زمان رژیم سابق با فشار و زور از او گرفته شده بود و بر خلاف میل ایشان اساسنامهای تنظیم کرده بودند.
بعد از انقلاب به جهت مشکلات فراوان آن، مسئله به برخی از بزرگان احاله شد و در نهایت برای رفع مشکل به مرحوم آیت اللّه العظمی منتظری واگذار گردید.
ایشان پس از بررسیهای فراوان و تشکیل پروندهای قطور، طی نامة نسبتاً مفصلی خدمت حضرت امام، نظر مبارک ایشان را جویا میشود و امام هم با تشکر از زحمات مرحوم آیت اللّه خادمی و سایر آقایان دستاندر کار این مسئله، در نهایت مرقوم میفرماید:
اکنون که پس از بررسی طولانی، مفاد وصیتنامه و وقفنامه مشخص شده است، لازم است به همان نحو که در ورقه مرقوم شده است عمل شود (همان، ج 19، ص 418 و 419).
و با این حکم، حضرت امام نظر آیت اللّه منتظری را در این مورد تأیید کرد و به عمل به مفاد وقفنامه دستور میدهد.
5. یکی از موارد بسیار مهمّ و قابل توجه موقوفات در ایران و حتی برخی از کشورهای همسایه، موقوفات آستان قدس رضوی است. گستردگی، توسعه و تنوع فراوانی که در موقوفات آستان مقدس علی بن موسی الرضا(علیه السلام) وجود دارد، نشان از توجّه و اعتقاد و شیفتگی خاص مردم و متولیان و معتقدان به ولایت ائمه (علیهم السلام) دارد.
اراضی و املاک فراوانی که در سرتاسر ایران متعلق به علی بن موسی الرضا(علیه السلام) است، انصافاً بی حدّ و حساب است.
در بسیاری از شهرهای ایران، علاقهمندان و شیفتگان به این امام هُمام اموالی را وقف آستان مقدسش کردهاند که همه ساله عایدات و درآمدهای بیشماری را به آن آستان مقدس سرازیر میکند. سر و سامان بخشیدن به این همة اموال خود سازمانی عریض و طویل را میطلبد که به آنها رسیدگی نماید.
در رژیم گذشته متأسفانه همچون موارد بسیار دیگر به وقفنامهها و وصیتنامهها و نکات شرعی آن کمتر توجه میشد. گاهی هم بهکل نادیده گرفته میشد و اموالی حیف و میل میگردید و به هر نحوی که خودشان صلاح میدیدند و منافع آنها میطلبید، در موقوفات دخل و تصرف میکردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و توجّه و دقّت حضرت امام به اموال مختلف و بیت المال مسلمین، ایشان توجهی ویژه نیز به این آستان شریف داشت تا آنجا که آن را «مرکز ایران اسلامی» نامید. (اصلاً مرکز ایران آستان قدس است»، همان، ج 16، ص 387 ) .
امام بلافاصله سرپرستی برای آن مشخص کرد که به تمام امور آستان مقدس امام رضا(علیه السلام) رسیدگی کند و در حکمی که در 25 بهمن 1357 ـ یعنی سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ـ صادر کرد و نشان از اهمیت موضوع دارد فرمود:
لازم است با کمال جدیت و به طور دقیق حفاظت از متعلقات آنجا خصوصاً کتابخانه و خزینه و محتویات ضریح مقدس و موقوفات و سایر آنچه مربوط است به آن آستان مقدس بفرمایید، و از حیف و میل و ضیاع اموال جلوگیری نمایید.( همان، ج 6، ص 143)
در این حکم که خطاب به حجّت الاسلام والمسلمین واعظ طبسی نوشته شده، چنانکه ملاحظه میشود، نکاتی بسیار دقیق و با توجّه به همة جوانب مطرح شده است.
حفاظت از ذخایر مهمّ آستانه که از گنجینههای با عظمت کشور است؛ مثل کتابخانة بزرگ این آستان، محتویات فراوان و قیمتی داخل ضریح مطهر حضرت رضا (علیه السلام) ، موقوفات آستان قدس و نیز توجّه دادن به موقعیت آن زمان کشور که ممکن است برخی از آن سوء استفاده کنند و به فکر جمع کردن اموالی برای خود و دیگران باشند، از نکات مهم مندرج در این حکم است.
امام سپس در 15 فروردین سال 1359، یعنی در ظرف کمتر از دو سال، به آقای طبسی حکم تولیت آستان قدس را میدهد و در آن علاوه بر نکات قبل و تصریح مجدد بر آنها ـ با همان الفاظ و دقایق قبلی ـ و نیز تأکید بر همکاری خدّام محترم حرم رضوی، با توجّه به احکام خاص وقف و حساسیت موقوفات اضافه میکند که:
و آنچه لازم به تذکر است این مطلب میباشد که هیچ یک از نهادهای جمهوری اسلامی مانند جهاد سازندگی و همچنین وزارت ارشاد ملی و یا اشخاص عادی، حقّ دخالت در موقوفات و سایر متعلقات آستان قدس را ندارد.(همان، ج 12، ص 224)
تذکر نکات فوق به جهت اوضاع و احوالی بود که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر برخی نهادهای انقلاب و یا اشخاص حاکم بود و تصوّر میکردند که چون حکومتْ اسلامی شده است، همه چیز از آن همگان است و حقّ دخالت و تصرف در همه جا را دارند.
از این رو حضرت امام با حساسیت خاص و توجه به موضوع وقف میفرماید که نهادها انقلابی باشند یا وزارتی، هیچکدام حقّ دخالت در این گونه امور و تصرف در آنها را ندارند و نباید تصوّر کرد که انقلابی بودن معنایش هرج و مرج و خلاف مقررات شرعی و اسلامی و قانونی عمل کردن است،
بلکه در همة امور باید موازین شرعی و قانونی رعایت شود و هیچ کس در هیچ نهاد یا وزارتخانهای نباید تصور کند که میتواند در این اموال بدون رعایت حدود شرعی دخالت کند و از آنها بهره ببرد.
و لو در نهادی مثل جهاد سازندگی؛ که میدانیم اساس تشکیل این نهاد برای محرومان و کمک به مستمندان بود و عمدتاً جوانان متدین و زحمتکش و علاقهمند برای رضای خداوند در آنجا خدمت میکردند.
به هر حال، مورد پنجم که درصدد بیان آن هستیم مربوط به آستان قدس رضوی و سؤالی است که تولیت محترم آن در سال 1365 از محضر امام میکند. این سؤال مربوط به اراضی شهرستان سرخس و دخل و تصرف خاندان پهلوی (پدر و پسر) است.
امام ابتدا کلیة تصرفات آنان را محکوم به بطلان میداند (همان، ج 20، ص 60 ) و سپس بر مصرف درست آن بر اساس مصالح آستان قدس رضوی میکند و به وی اختیار میدهد که به عنوان نایبالتولیة آستان قدس، آنگونه که به صلاح آستان مقدس است عمل کند.
نکتة با اهمیت و مورد دقّت امام در این پاسخ، تصرفات و تغییراتی است که قبلاً در این موقوفات صورت گرفته و ایشان امر به بازگشت آنها به حال اولیه میکند:
نیز چنانچه موقوفاتی فروخته شده یا تغییراتی در آنها داده شده، باید در صورت امکان به حال اوّل بازگردد؛ و اگر امکان ندارد، با مراعات جهت وقف در آنها تصرف شود )همان، ص 61(.6.
آخرین موردی که در کتاب ارجمند صحیفه امام در موضوع وقف به آن پرداخته شده، دربارة ملک موقوفهای در کرمان است که آقای مجید انصاری کرمانی، به لحاظ مسئولیتی که در آنجا داشته است، از ایشان دربارة مصرف ملکی موقوفه برای خواهران طلبه سؤال میکند که ایشان در پاسخ میگوید:
درآمد ملک مزبور به خواهران طلبه نیز میرسد و در این جهت فرقی میان طلاب مرد و زن نیست (همان، ج 21، ص 229).
حساسیت دربارة موقوفات و تصرفات و استفاده از آنها به قدری است که حتی حدود آن مورد توجّه متولیان و مصرف کنندگان قرار دارد.
لذا ملکی که در 150 سال قبل برای مدرسهای علمیه وقف شده، اکنون مورد سؤال قرار میگیرد که آیا منظور تنها طلاب مرد است و یا شامل طلبه به معنای عامّ میشود، و حضرت امام، مصرف آن را برای عموم طلاب اعم از زن و مرد جایز میداند.
تحریر الوسیله در ابتدا به صورت حاشیه بر وسیلة النجاة نگاشته شده و سپس این حواشی توسط مؤلف ارجمند حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) ، در «بورسا»ی ترکیه، در سال 1384 هـ در حالی که کتب و منابع محدودی در اختیار داشت، در متن وسیله داخل شده و با اضافاتی به صورت متن موجود درآمده است.
بر این کتاب که به لحاظ جامعیت و نیز برخورداری از اضافاتی در مسائل مستحدثه اثری ماندگار در میان آثار فقهی شیعه شده است، تاکنون ترجمهها، شرحها و تعلیقههای فراوانی نوشته شده که مجموع آنها به بیش از 30 عنوان و حدود 100 جلد میرسد.
برخی عنوانهایی که در این زمینه به چشم میخورد عبارت است از: تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، مستند تحریر الوسیلة ، مبانی تحریر الوسیلة ، مدارک تحریر الوسیلة ، ترجمة فارسی تحریر الوسیلة، ترجمة اردوی تحریر الوسیلة ، فقه الثقلین فی شرح تحریر الوسیلة ، أنوار الفقاهة ، مصباح الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة ، دلیل تحریر الوسیلة ، مفتاح الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة ، معتمد تحریر الوسیلة و... .
کتاب تحریر الوسیلة بر اساس ابواب فقهی موجود در فقه تنظیم شده که از کتاب طهارت آغاز گشته و به کتاب دیات و خاتمهای پیرامون مسائل مستحدثه پایان یافته است.
تاکنون از این کتاب چاپهای متعدد قبل و بعد از انقلاب عرضه شده است که چاپهای اخیر آن را «مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی ـ دفتر قم» با دقّت و بازبینیهای لازم به علاقهمندان عرضه کرده و بارها انتشارات عروج وابسته به این مؤسسه آن را به چاپ سپرده شده است.
اکنون این کتاب نیز مانند بسیاری از کتابهای بزرگان، در حوزههای علمیه متن درسی شده که در سطوح مختلف از مدارس علمیه گرفته تا دروس خارجِ برخی از بزرگان، تدریس میشود.
یکی از کتابهای موجود در کتاب تحریر الوسیلة «کتاب الوقف» است ، که در آن مسائل مربوط به وقف، موقوفٌ علیه و موقوفات مطرح شده است. این کتاب دارای دهها عنوان اصلی و فرعی است که برای اطلاع از مباحث وقف به آنها اشارهای خواهیم داشت.
توجّه به این عناوین، نشاندهندة دقّت مؤلف گرانقدر آن حضرت امام است که در همة زمینهها تأمّل لازم را به خرج داده است:
تعریف وقف، صیغه وقف، قصد قربت در وقف، انواع وقف، شرائط وقف، شرائط موقوف و شرائط موقوفٌ علیه، احکام وقف، خرید و فروش وقف، تولیت وقف و نظارت بر آن و... از جمله مباحثی است که امام به تفصیل به آنها پرداخته است.
بر کتاب الوقف نیز شرحهایی نوشته شده که مشهورترین آن بخش وقف در کتاب تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة اثر شاگرد برجستة حضرت امام ، حضرت آیة اللّه العظمی فاضل لنکرانی است که یک جلد از 27 جلد این کتاب، همراه برخی عناوین دیگر به بحث وقف اختصاص یافته است.
کتاب دیگری که به تفصیل به این بحث وارد شده است، دلیل تحریر الوسیلة، کتاب الوقف اثر آیة اللّه شیخ علی اکبر سیفی مازندرانی، یکی از شاگردان دیگر حضرت امام است که در 640 صفحه تدوین شده و به شرح و بسط تمامی ابواب کتاب الوقف پرداخته است.
منبع:
فصلنامه وقف میراث جاویدان ش 70
نویسنده:حسن پویا
* این مقاله در تاریخ 1402/3/29 برور رسانی شده است.
مقاله حاضر با عنوان وقف در اندیشه و آثار امام خمینی (رحمة الله علیه)، پس از بررسی وقف در فرهنگ نامه ها، با نگاهی به آثار امام خمینی، بویژه کتاب تحریر الوسیله و صحیفه امام، به این موضوع پرداخته و جایگاه وقف را از نگاه بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران به بحث نشسته است.
بررسی استفتائات صادره از طرف حضرت امام، به ویژه پس از انقلاب اسلامی و نیز نگاهی به کتاب الوقف تحریر الوسیله، بازگو کننده جایگاه وقف در نظر ایشان می باشد.
کلید واژه ها
امام خمینی، وقف، واقفان، تحریرالوسیله، صحیفه امام.
وقف در اندیشه و آثار امام خمینی (ره)
وقف یکی از شایعترین و ماندگارترین اعمال خیری است که در میان جوامع و ملل مختلف به صورتهای گوناگون و متناسب با فرهنگ و اعتقادات آنان مورد توجه و عنایت بوده و هست؛ چنانکه از دیرباز در میان متمولان و صاحبان ثروت این موضوع بهجدّ مورد توجه قرار گرفته است؛.بهویژه در میان مسلمانان معتقد به مبانی دینی رونق بسیار داشته است تا آنجا که در برخی از کشورهای اسلامی موضوع وقف و وافقان و موقوفات نیازمند سازمان و اداره و بعضاً وزارتخانهای عریض و طویل گردیده است تا رتق و فتق امور مربوط به وقف در آنجا سامان یابد و واقفان با اطمینان بیشتری به این مسئله روی آورند.
همة کسانی که از خود موقوفاتی بر جای گذاشتهاند عموماً با انگیزة دینی و آخرتی به این موضوع نگریستهاند و آن را الباقیات الصالحات پنداشته، به امید اجر و ثوابی اخروی پای در این عرصه نهادهاند؛ گرچه مسائل انسانی نیز مورد توجه آنان بوده و بسیاری به همین جهات انسانی به آن روی آوردهاند.
با اهمیتتر اینکه عرصة وقف و موقوفات مختص موارد خاصی نیست و زمینههای مختلف را دربرمیگیرد: از وقف آبها و قناتها گرفته تا زمینها و ساختمانها و مساجد و تکایا و حسینهها و اموال مختلفی که به نحوی سوددهی داشته و دارد، همگی مورد وقف بوده و هستند.
وقف، این سنّت بزرگ الهی و میراث ماندگار جاوید، مورد توجه میراثداران جوامع بشری در همة زمانها ومکانها بوده و از دیدگاه واقفان به عنوان عمل خیر و ماندگار، زمینهای برای توجه به مستمندان و نیازمندان و رفع نیاز عموم مردم بوده است.
نگاه مردم به وقف و واقفان نیز نگاهی خیرخواهانه و سعادتمندانه بوده است؛ یعنی مردم واقفان را به عنوان خیّران جامعه و بشردوست میشناسند و با نگاه مهربانانه، آنان را پدرانی دلسوز برای جوامع و مردم میدانند که خیر و سعادت ابدی را با وقف برای خود به ارمغان آوردهاند.
در میان متون روائی نیز روایات فراوانی بر موضوع وقف و واقفان تکیه کردهاند و ابعاد و احکام مختلف آن را بیان داشتهاند. به عنوان نمونه امام صادق (علیه السلام ) میفرماید:
لیس یَتبعُ الرّجلَ بعد موته من الأجر إلّا ثلاثُ خصالٍ: صدقةٌ أجراها فی حیاته، فهی تجری بعد موته؛ و سنةٌ هُدِیَ سَنَّها، فهی یُعمَلُ بها بعد موته؛ و ولد صالحٌ یدعو له؛ بعد از مرگ برای انسانها تنها سه اجرْ ماندگار و باقی میماند:
اول صدقة دائمی (وقف) که در زمان حیات انسان گذاشته شده و ادامه دارد. دوم سنّت نیکوئی که دیگران به آن عمل میکنند و سوم فرزند صالحی که برایش دعا میکند. (حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، (قم: آل البیت)، ج 19، ص 172)
این سخن با بیانهای مختلف در تعدادی از روایات ائمه معصومین آمده است. (همان، ج 19، ص 171 ـ 175)
وقف در فرهنگنامهها
در فرهنگنامههای مختلف عربی و فارسی وقف و واقف معنا شدهاند. از جمله در دائرة المعارف فارسی مصاحب آمده است:وقف در اصطلاح فقها، حبس عین ملک و بخشیدن منفعت آن (به قول فقها حبس العین و تسبیل المنفعه) (دائرة المعارف فارسی، ج 2، ص 3171) است.
وی در ادامه، مقصود از کلام فقیهان را بیان میکند و به واقف و موقوفٌ علیه و موقوف میپردازد. سپس به معنای وقف در اصطلاح قاریان قرآن توجه میکند و آن را «قطع تلفظ صوت برای نفس گرفتن» معنا مینماید و انواع وقف در قرائت را توضیح میدهد.
اما در فرهنگ بزرگ سخن مرحوم انوری وقف را اینگونه معنی میکند:
وقف (فقه، حقوق) عقدی که بر طبق آن شخصی مال معینی از اموالش را جهت استفادة فرد یا افرادی یا مؤسسهای اختصاص میدهد و پس از آن، مال مذکور از ملکیت واقف خارج شده و قابل نقل و انتقال نخواهد بود (فرهنگ بزرگ سخن، ج 2، ص 8260)
وی در ادامه به معانی مجازی وقف میپردازد و برای آن از کلام بزرگان و شاعران نمونههایی میآورد و سپس به وقف خاص و وقف نامه و تعریف آن میپردازد.
همچنین به توضیح کلمة «واقف» میپردازد و با بیان معنای آن در ادبیات، از نظر فقه آن را چنین تعریف میکند: «آن که مالش را برای استفاده در راه هدف عامالمنفعه، به موجب عقد خاصی اختصاص دهد»(همان، ص 8156)
امام خمینی (رحمة الله علیه) و وقف
امام خمینی همچون بسیاری از فقیهان و عالمان به مسئلة وقف به عنوان بحث فقهی نگریسته و به تبیین و توضیح آن پرداخته است.
مجموعة استفتائات حضرت امام در کتابی مستقل با همین عنوان در چند جلد به چاپ رسیده، و اکنون در حال بازنگری و موضوع بندی جدید بر اساس کتاب تحریر الوسیله است که در آیندة نه چندان دور به چاپ خواهد رسید.
در کتاب 22 جلدی صحیفه امام ـ که تمام سخنرانیها، پیامها و نامههای حضرت امام از سال 42 تاکنون گردآوری شده است ـ به مواردی برمیخوریم که به موضوع وقف و واقفان و موقوفات برمیگردد.
در صحیفة امام حدود ده مورد دربارة وقف و واقفان و برخی از موقوفات سخن به میان آمده است.
یکی از مواردی که دربارة وقف سخن گفته شده، در جایی است که حضرت امام دربارة حضرت امیر و عظمت و جایگاه آن بزرگوار سخن میگوید و از برخی حساسیتهایی که آن حضرت در دوران حکومت خودشان داشتند پرده برمیدارد.
سپس گذری به زندگی ساده و بیپیرایة حضرت میافکند و ضمن یادکرد از برخورد ایشان در جریان ربوده شدن خلخال از پای دختر یهودی یا نصرانی و خروش امام علی(علیه السلام) بر مسلمانان ـ که از درد و ننگ، انسان سزاوار مردن است ـ ، به حکومتداری و حاکمیت بر مردم و مردمداری حضرت اشاره میکند؛ سپس نگاهی گذرا به زندگی شخصی حضرت دارد و میفرماید:
همان روزی که با ایشان بیعت کردند به سلطنت، به اصطلاح، و به امامت و خلافت، همان روز، بعد از اینکه این کار را کردند، آن کلنگش را برداشت رفت سراغ کارش، که کار میکرد خودش با دست خودش. آن وقت میکرد برای چه؟
آن قنات را وقتی که درآورد، یک کسی گفت که مثلاً مبارک است، چه است، فرمود که مبارک برای ورثه است. بعد گفت: [قلم] بیاورید. وقف کرد آنجا را برای مستمندان (مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، (بیروت: دار إحیاء التراث العربی)، ج 41، ص 39) ما یک همچو حاکمی، طالب یک همچنین حاکمی هستیم (صحیفه امام، ج 4، ص 164).
امام خمینی(رحمة الله علیه) با یادکرد از حکومت و خلافت امام علی (علیه السلام) نخست چگونگی زندگی محرومانة آن بزرگمرد را بیان میکند؛ سپس به مسئلة بسیار مهمی که در نظر ایشان از اهمیت بالایی برخوردار بوده است ـ یعنی کندن قنات و بلافاصله وقف کردن آن برای مستمندان و بیچارگان ـ میپردازد که در واقع نشانگر اهمیت این موضوع و بیانگر فلسفة وقف است که همان نجات محرومان از تنگدستی و محرومیت است.
واقفان نیز به ویژه آنان که به فکر عموم هستند، دیدگاهشان دربارة وقف، کاری عام المنفعه و در راه محرومیتزدایی و نجات فقیران از فلاکت و زندگی سخت است.
- مورد دیگری که حضرت امام (رحمة الله علیه) به تناسب، به مسئلة وقف و سازمان اوقاف اشاره میکند، در سال 1357 در نوفل لوشاتوی پاریس است.
مناسبت آن بود که حکومت پهلوی، به عنوان دولت آشتی ملی، شاپور بختیار را به عنوان نخست وزیر تعیین میکند و آمریکا از او حمایت مینماید. امام با بر ملا کردن نقشة آنان و اشاره به حمایت آمریکا از شاه و اکنون از دولت بختیار میفرماید:
این دولتها قانونیت ندارند و وعدههای این دولت هم مثل وعده های دولتهای سابق است و شاه و هر کس را که او تعیین کند مجرم معرفی میکند و سپس به برخی نقشههای دولت اشاره میکند. از جمله میفرماید:
این یک نقشه بوده است که یک دولتی بیاورند که وعده به مردم بدهد. ما محاکمه میکنیم اینها را! ما اوقاف را برمیگردانیم به علما!
علما چه احتیاجی به اوقاف دارند که میخواهی رشوه بدهی به علما! علما احتیاج به اوقاف دارند؟ علما اگر اوقاف را به دست بیاورند، میدهند به آنهایی که بر آنها وقف شدهاست. به صاحبان وقف میدهند. تو با این کلمه میخواهی علما را بازی بدهی که ما اوقاف را برمیگردانیم به علما؟ (همان، ج 5، ص 45)
حضرت امام در این سخن علاوه بر توجه به جایگاه وقف و اوقاف و سوء استفادة دولت غاصب بختیار از این سازمان برای بستن دهان علما، به حکومت و نقشههای شوم آنان برای خریدن برخی از عالمان درباری اشاره میکند که وقفْ مال بیصاحب نیست .
که به هر کس بخواهید بدهید و در اختیار هر که خواستید قرار دهید، بلکه هر وقفی صاحب یا صاحبانی دارد که باید به آنان داده شود که شما حق ندارید در آنها تصرف کنید و یا به دیگران واگذار نمایید.
با این سخنرانی، حضرت امام با هوشیاری تمام حیلهها و بازیهای شیطانی حکومت پهلوی را افشا مینماید و اینکه آنها میخواهند از هر مسئلهای به نفع خودشان بهره ببرند و سوء استفاده کنند. در عین حال به علما نیز هشدار میدهد که توجه به حیلههای آنها داشته باشند.
وقف در صحیفه امام (رحمة الله علیه)
به جز آنچه تا کنون از صحیفه امام نقل شد، در شش مورد دیگر نیز امام به تناسب سؤالات و یا مراجعاتی که شده است نکاتی را دربارة وقف بیان کرده است که ما در این نوشتار به ترتیب تاریخ و ثبت آنها در صحیفه امام، آنها را ذکر میکنیم:1. در جلد دوم، صفحة 161، سندی به تاریخ دی ماه سال 1346 چاپ شده است که در پاسخ به سؤالات جناب آقای حسین فومنی که از سرقفلی و وقف سؤال کردهاند، در بند 4 جوابیه آمده است: «4. محلی را که برای سیدالشهداء وقف نمودهاند نمیتوان مسجد کرد؛ باید به هر نحو که وقف شده است عمل نمود».
از آنجا که در کتاب صحیفه امام تنها سخنان امام آمده است، در همة مباحث اعم از اجازات، پاسخها و جوابیهها و اعلامیهها و پیامها، سخنان دیگران و یا سؤالات آنها در بسیاری موارد آورده نشده است؛
از این رو ظاهراً جناب آقای فومنی از سرقفلی و نیز وقف مکان خاصی برای امام حسین (علیه السلام) سؤال کرده است و حضرت امام در بند 4 پاسخ ـ چنانکه مشاهده کردیم ـ به این سؤال پاسخ میدهد.
که وقف برای امام حسین(علیه السلام) را حتی برای مسجد هم نمیتوان استفاده کرد و بر اساس حکم فقهی قطعی، باید در همان مورد وقف استفاده شود و به وقفنامه عمل گردد.
مسائلی از قبیل تأمین نیرو ، بودجه ، امکانات نظامی ، تجهیزات روز و... مسؤولان را سخت مشغول کرده بود و تلاش میکردند تا از راههای مختلف و ممکن بتوانند هزینههای جنگ را تأمین نمایند؛
از اینرو در پنجم آذر 1359 از طرف آقایان امام جمارانی و محمد علی نظام زاده به عنوان نمایندگان حضرت امام در سازمان اوقاف و امور خیریه ، دربارة برخی از پولهایی که در اختیار آن سازمان است برای مصرف در جبهههای جنگ و آوارگان جنگی و یا ترمیم خرابیها و جبران خسارتهای جنگی سؤال میکنند. حضرت امام در جواب میگوید:
پولهای معلوم المصرفی که وقت آنها گذشته و یا پولهایی که موضوع وقف و مورد آنها منتفی شده است میتواند در مصارف یادشده مصرف شود و شما مجاز هستید که در این راه مصرف نمایید (ر.ک: همان، ج 13، ص 377)
در همان پاسخ به نکتهای دربارة اموالی که از اراضی موقوفه فروخته شده، ولی از نظر سازمان اوقاف جمهوری اسلامی باطل بوده اشاره میکند که در مرحلة اوّل می فرماید:
معاملات باطل بوده و در صورت معلوم بودن طرف معاملات، از آنان مطالبة مال الاجاره بشود. اگر ندادند، مجازید به مقدار آن برداشت نمایید برای مصارف مذکوره؛ و اگر مجهولند، مجازید تمام پول یا بعض آن را در موارد مذکور [جبهههای جنگ و آوارگان جنگی و...] مصرف نمایید (همان)
در این پاسخ توجّه دقیق به جوانب موضوع و راه مصرف درست موقوفات به خوبی دیده میشود که به ظرافت مسائل فقهی و دقّت نظر امام برمیگردد که مسؤولان باید به دنبال افراد بروند؛ و اگر نتوانستند آنها را پیدا کنند و مجهول بودند، در مصارف جنگی مصرف شود، و الا چنین امری مجاز نیست و باید در جای خودش مصرف گردد.
نکتة دیگری که در این پاسخ آمده، ابطال معاملات قبلی و مطالبة مال الاجارة سالهایی است که ملکِ وقفی در اختیار آنان بوده و با معاملة باطل در آنها تصرف کردهاند و از آن املاک بهره میب رده اند.
3. در سال 1362 کمیسیون بودجة مجلس شورای اسلامی مصوبهای را ارائه داد که بودجة دولتی سازمان اوقاف و امور خیریه قطع شود و سازمان موظف گردید .
بودجة خودش را از درآمد موقوفات تأمین نماید. این مصوبه سبب اختلاف نظر بین سرپرست سازمان اوقاف و نمایندگان حضرت امام در سازمان با مجلس و نمایندگان گردید.
و در نهایت تصمیم گرفته شد تا از حضرت امام استفتاء شود و طبق نظر ایشان عمل گردد؛.
از این رو طی نامهای به محضر حضرت امام و با امضای آقایان سید مهدی جمارانی و محمد علی نظامزاده ـ نمایندگان ایشان در سازمان ـ و آقای محمدرضا اعتمادیان، معاون نخست وزیر و سرپرست سازمان اوقاف در تاریخ 6/2/1362 نظر امام را جویا شدند. امام خمینی(رحمة الله علیه) در پاسخ مرقوم فرمود:
بسمه تعالی
به مقدار لزومِ وقف در حفظ و جمع و خرج و حقّ زحمت کارگران میتوان از وقف صرف کرد و زاید بر احتیاجات از این امور جایز نیست (همان، ج 17، ص 416)
روح الله الموسوی الخمینی
از آنجا که املاک وقفی نیازمند نگهداری و حراست است و همچنین باید از جهات مختلفی مورد بررسی و اقدام قرار گیرد، و اساساً سازمان اوقاف به همین جهت و برای رسیدگی به این امور تشکیل شده است و در هر ملک وقفی میتوان حقّ الزحمهای برای امور مربوط به آن در نظر گرفت، (تحریر الوسیلة، ج 2، کتاب الوقف).
لذا امام با توجّه به این مسئله و تأکید بر «مقدار لزوم» اجازه داد و بقیه را جایز ندانست.
4. مورد دیگری که در صحیفه امام به آن پرداخته شده، موقوفات مرحوم حسین همدانیان از متمولان و ثروتمندان اصفهان است که در زمان رژیم سابق با فشار و زور از او گرفته شده بود و بر خلاف میل ایشان اساسنامهای تنظیم کرده بودند.
بعد از انقلاب به جهت مشکلات فراوان آن، مسئله به برخی از بزرگان احاله شد و در نهایت برای رفع مشکل به مرحوم آیت اللّه العظمی منتظری واگذار گردید.
ایشان پس از بررسیهای فراوان و تشکیل پروندهای قطور، طی نامة نسبتاً مفصلی خدمت حضرت امام، نظر مبارک ایشان را جویا میشود و امام هم با تشکر از زحمات مرحوم آیت اللّه خادمی و سایر آقایان دستاندر کار این مسئله، در نهایت مرقوم میفرماید:
اکنون که پس از بررسی طولانی، مفاد وصیتنامه و وقفنامه مشخص شده است، لازم است به همان نحو که در ورقه مرقوم شده است عمل شود (همان، ج 19، ص 418 و 419).
و با این حکم، حضرت امام نظر آیت اللّه منتظری را در این مورد تأیید کرد و به عمل به مفاد وقفنامه دستور میدهد.
5. یکی از موارد بسیار مهمّ و قابل توجه موقوفات در ایران و حتی برخی از کشورهای همسایه، موقوفات آستان قدس رضوی است. گستردگی، توسعه و تنوع فراوانی که در موقوفات آستان مقدس علی بن موسی الرضا(علیه السلام) وجود دارد، نشان از توجّه و اعتقاد و شیفتگی خاص مردم و متولیان و معتقدان به ولایت ائمه (علیهم السلام) دارد.
اراضی و املاک فراوانی که در سرتاسر ایران متعلق به علی بن موسی الرضا(علیه السلام) است، انصافاً بی حدّ و حساب است.
در بسیاری از شهرهای ایران، علاقهمندان و شیفتگان به این امام هُمام اموالی را وقف آستان مقدسش کردهاند که همه ساله عایدات و درآمدهای بیشماری را به آن آستان مقدس سرازیر میکند. سر و سامان بخشیدن به این همة اموال خود سازمانی عریض و طویل را میطلبد که به آنها رسیدگی نماید.
در رژیم گذشته متأسفانه همچون موارد بسیار دیگر به وقفنامهها و وصیتنامهها و نکات شرعی آن کمتر توجه میشد. گاهی هم بهکل نادیده گرفته میشد و اموالی حیف و میل میگردید و به هر نحوی که خودشان صلاح میدیدند و منافع آنها میطلبید، در موقوفات دخل و تصرف میکردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و توجّه و دقّت حضرت امام به اموال مختلف و بیت المال مسلمین، ایشان توجهی ویژه نیز به این آستان شریف داشت تا آنجا که آن را «مرکز ایران اسلامی» نامید. (اصلاً مرکز ایران آستان قدس است»، همان، ج 16، ص 387 ) .
امام بلافاصله سرپرستی برای آن مشخص کرد که به تمام امور آستان مقدس امام رضا(علیه السلام) رسیدگی کند و در حکمی که در 25 بهمن 1357 ـ یعنی سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ـ صادر کرد و نشان از اهمیت موضوع دارد فرمود:
لازم است با کمال جدیت و به طور دقیق حفاظت از متعلقات آنجا خصوصاً کتابخانه و خزینه و محتویات ضریح مقدس و موقوفات و سایر آنچه مربوط است به آن آستان مقدس بفرمایید، و از حیف و میل و ضیاع اموال جلوگیری نمایید.( همان، ج 6، ص 143)
در این حکم که خطاب به حجّت الاسلام والمسلمین واعظ طبسی نوشته شده، چنانکه ملاحظه میشود، نکاتی بسیار دقیق و با توجّه به همة جوانب مطرح شده است.
حفاظت از ذخایر مهمّ آستانه که از گنجینههای با عظمت کشور است؛ مثل کتابخانة بزرگ این آستان، محتویات فراوان و قیمتی داخل ضریح مطهر حضرت رضا (علیه السلام) ، موقوفات آستان قدس و نیز توجّه دادن به موقعیت آن زمان کشور که ممکن است برخی از آن سوء استفاده کنند و به فکر جمع کردن اموالی برای خود و دیگران باشند، از نکات مهم مندرج در این حکم است.
امام سپس در 15 فروردین سال 1359، یعنی در ظرف کمتر از دو سال، به آقای طبسی حکم تولیت آستان قدس را میدهد و در آن علاوه بر نکات قبل و تصریح مجدد بر آنها ـ با همان الفاظ و دقایق قبلی ـ و نیز تأکید بر همکاری خدّام محترم حرم رضوی، با توجّه به احکام خاص وقف و حساسیت موقوفات اضافه میکند که:
و آنچه لازم به تذکر است این مطلب میباشد که هیچ یک از نهادهای جمهوری اسلامی مانند جهاد سازندگی و همچنین وزارت ارشاد ملی و یا اشخاص عادی، حقّ دخالت در موقوفات و سایر متعلقات آستان قدس را ندارد.(همان، ج 12، ص 224)
تذکر نکات فوق به جهت اوضاع و احوالی بود که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر برخی نهادهای انقلاب و یا اشخاص حاکم بود و تصوّر میکردند که چون حکومتْ اسلامی شده است، همه چیز از آن همگان است و حقّ دخالت و تصرف در همه جا را دارند.
از این رو حضرت امام با حساسیت خاص و توجه به موضوع وقف میفرماید که نهادها انقلابی باشند یا وزارتی، هیچکدام حقّ دخالت در این گونه امور و تصرف در آنها را ندارند و نباید تصوّر کرد که انقلابی بودن معنایش هرج و مرج و خلاف مقررات شرعی و اسلامی و قانونی عمل کردن است،
بلکه در همة امور باید موازین شرعی و قانونی رعایت شود و هیچ کس در هیچ نهاد یا وزارتخانهای نباید تصور کند که میتواند در این اموال بدون رعایت حدود شرعی دخالت کند و از آنها بهره ببرد.
و لو در نهادی مثل جهاد سازندگی؛ که میدانیم اساس تشکیل این نهاد برای محرومان و کمک به مستمندان بود و عمدتاً جوانان متدین و زحمتکش و علاقهمند برای رضای خداوند در آنجا خدمت میکردند.
به هر حال، مورد پنجم که درصدد بیان آن هستیم مربوط به آستان قدس رضوی و سؤالی است که تولیت محترم آن در سال 1365 از محضر امام میکند. این سؤال مربوط به اراضی شهرستان سرخس و دخل و تصرف خاندان پهلوی (پدر و پسر) است.
امام ابتدا کلیة تصرفات آنان را محکوم به بطلان میداند (همان، ج 20، ص 60 ) و سپس بر مصرف درست آن بر اساس مصالح آستان قدس رضوی میکند و به وی اختیار میدهد که به عنوان نایبالتولیة آستان قدس، آنگونه که به صلاح آستان مقدس است عمل کند.
نکتة با اهمیت و مورد دقّت امام در این پاسخ، تصرفات و تغییراتی است که قبلاً در این موقوفات صورت گرفته و ایشان امر به بازگشت آنها به حال اولیه میکند:
نیز چنانچه موقوفاتی فروخته شده یا تغییراتی در آنها داده شده، باید در صورت امکان به حال اوّل بازگردد؛ و اگر امکان ندارد، با مراعات جهت وقف در آنها تصرف شود )همان، ص 61(.6.
آخرین موردی که در کتاب ارجمند صحیفه امام در موضوع وقف به آن پرداخته شده، دربارة ملک موقوفهای در کرمان است که آقای مجید انصاری کرمانی، به لحاظ مسئولیتی که در آنجا داشته است، از ایشان دربارة مصرف ملکی موقوفه برای خواهران طلبه سؤال میکند که ایشان در پاسخ میگوید:
درآمد ملک مزبور به خواهران طلبه نیز میرسد و در این جهت فرقی میان طلاب مرد و زن نیست (همان، ج 21، ص 229).
حساسیت دربارة موقوفات و تصرفات و استفاده از آنها به قدری است که حتی حدود آن مورد توجّه متولیان و مصرف کنندگان قرار دارد.
لذا ملکی که در 150 سال قبل برای مدرسهای علمیه وقف شده، اکنون مورد سؤال قرار میگیرد که آیا منظور تنها طلاب مرد است و یا شامل طلبه به معنای عامّ میشود، و حضرت امام، مصرف آن را برای عموم طلاب اعم از زن و مرد جایز میداند.
وقف در تحریر الوسیله
یکی از ماندگارترین آثار مکتوب حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) کتاب فتوایی ـ فقهی تحریر الوسیلة است. این اثر گرانسنگ که به خامة فقیهی متبحر و اصولییی مبرز و فیلسوفی عارف نگاشته شده، از امتیازات متعددی برخوردار است که در کمتر کتاب فتوایی میتوان دید.
تحریر الوسیله در ابتدا به صورت حاشیه بر وسیلة النجاة نگاشته شده و سپس این حواشی توسط مؤلف ارجمند حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) ، در «بورسا»ی ترکیه، در سال 1384 هـ در حالی که کتب و منابع محدودی در اختیار داشت، در متن وسیله داخل شده و با اضافاتی به صورت متن موجود درآمده است.
بر این کتاب که به لحاظ جامعیت و نیز برخورداری از اضافاتی در مسائل مستحدثه اثری ماندگار در میان آثار فقهی شیعه شده است، تاکنون ترجمهها، شرحها و تعلیقههای فراوانی نوشته شده که مجموع آنها به بیش از 30 عنوان و حدود 100 جلد میرسد.
برخی عنوانهایی که در این زمینه به چشم میخورد عبارت است از: تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، مستند تحریر الوسیلة ، مبانی تحریر الوسیلة ، مدارک تحریر الوسیلة ، ترجمة فارسی تحریر الوسیلة، ترجمة اردوی تحریر الوسیلة ، فقه الثقلین فی شرح تحریر الوسیلة ، أنوار الفقاهة ، مصباح الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة ، دلیل تحریر الوسیلة ، مفتاح الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة ، معتمد تحریر الوسیلة و... .
کتاب تحریر الوسیلة بر اساس ابواب فقهی موجود در فقه تنظیم شده که از کتاب طهارت آغاز گشته و به کتاب دیات و خاتمهای پیرامون مسائل مستحدثه پایان یافته است.
تاکنون از این کتاب چاپهای متعدد قبل و بعد از انقلاب عرضه شده است که چاپهای اخیر آن را «مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی ـ دفتر قم» با دقّت و بازبینیهای لازم به علاقهمندان عرضه کرده و بارها انتشارات عروج وابسته به این مؤسسه آن را به چاپ سپرده شده است.
اکنون این کتاب نیز مانند بسیاری از کتابهای بزرگان، در حوزههای علمیه متن درسی شده که در سطوح مختلف از مدارس علمیه گرفته تا دروس خارجِ برخی از بزرگان، تدریس میشود.
یکی از کتابهای موجود در کتاب تحریر الوسیلة «کتاب الوقف» است ، که در آن مسائل مربوط به وقف، موقوفٌ علیه و موقوفات مطرح شده است. این کتاب دارای دهها عنوان اصلی و فرعی است که برای اطلاع از مباحث وقف به آنها اشارهای خواهیم داشت.
توجّه به این عناوین، نشاندهندة دقّت مؤلف گرانقدر آن حضرت امام است که در همة زمینهها تأمّل لازم را به خرج داده است:
تعریف وقف، صیغه وقف، قصد قربت در وقف، انواع وقف، شرائط وقف، شرائط موقوف و شرائط موقوفٌ علیه، احکام وقف، خرید و فروش وقف، تولیت وقف و نظارت بر آن و... از جمله مباحثی است که امام به تفصیل به آنها پرداخته است.
بر کتاب الوقف نیز شرحهایی نوشته شده که مشهورترین آن بخش وقف در کتاب تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة اثر شاگرد برجستة حضرت امام ، حضرت آیة اللّه العظمی فاضل لنکرانی است که یک جلد از 27 جلد این کتاب، همراه برخی عناوین دیگر به بحث وقف اختصاص یافته است.
کتاب دیگری که به تفصیل به این بحث وارد شده است، دلیل تحریر الوسیلة، کتاب الوقف اثر آیة اللّه شیخ علی اکبر سیفی مازندرانی، یکی از شاگردان دیگر حضرت امام است که در 640 صفحه تدوین شده و به شرح و بسط تمامی ابواب کتاب الوقف پرداخته است.
منبع:
فصلنامه وقف میراث جاویدان ش 70
نویسنده:حسن پویا
* این مقاله در تاریخ 1402/3/29 برور رسانی شده است.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}